«سالمن وندی» در معادن داغ و سوزان الماس در افریقای جنوبی سنگ بسیار با ارزش و خارق العاده ای را کشف می کند. «دنی آرچر» مزدوری که تخصص اش، فروش به اصطلاح «الماس های خون» است با خبر می شود که «وندی»، الماس را در محلی پنهان کرده که هیچ کس فکرش را هم نمی کند. او از «مدی بوئن» روزنامه نگار امریکایی سرخورده، می خواهد تا در پیدا کردن و به چنگ آوردن آن گنج کمک کند...
درامماجراجوییهیجان انگیز
ولی در کل بخوایم جمع بندی کنیم، در مقایسه با قسمت های قبلی (بجزRocky Balboa 2006 که جذاب نبود! ) واقعا پسرفت داشت.