Rob Schneider

بعد از گذشت مربی بسکتبال دبیرستان ، پنج دوست خوب و هم تیمی های سابق برای تعطیلات آخر هفته چهارم ژوئیه دوباره به هم پیوستند.

قاضی درد، فیلمی اکشن علمی تخیلی به کارگردانی دنی کانون است. در این فیلم بازیگرانی همچون سیلوستر استالونه، آرماند آسانته، دایان لین و راب اشنایدر ایفای نقش میکنند. در آینده ای دور. مگاسیتی- یک منطقه ای است عظیم و نا امن که آن را قاضی درد با کمک چند دستیار اداره می کند. فردی به نام ریکو که قبلا درد او را به زندان انداخته، از زندان فرار می کند و با هیئتی شبیه به درد دو نفر را به قتل می رساند. به این...

انیمیشن لئو یک مارمولک 74 ساله به نام لئو و دوست لاک‌پشتش است که دهه‌ها در یک محفظه شیشه‌ای در یک کلاس درس در فلوریدا زندگی می‌کنند. در این میان زمانی که لئو متوجه می‌شود تنها یک سال از زندگی‌اش باقی مانده است، تصمیم می‌گیرد فرار کرده تا زندگی بیرون از کلاس درس را نیز تجربه کند اما…

سه مرد جوان سعی دارند فرصت هایی را که در دوران کودکی از دست داده اند جبران کنند. آن ها یک تیم بیسبال سه نفره تشکیل می دهند تا در مقابل تیم های بچه ها ی امروزی بازی کنند..

50 قرار اول، فیلمی کمدی به کارگردانی پیتر سگال است. در این فیلم بازیگرانی همچون آدام سندلر، درو بریمور، راب اشنایدر، شان آستین، لوئیسیا استراس، بلیک کلارک، میسی پایل و دن اکروید ایفای نقش کرده‌اند. «هنری روث» (آدام سندلر) مردی است که از تعهد داشتن می ترسد، تا اینکه «لوسی» را می بیند. آنها با هم بیشتر آشنا می شوند، تا اینکه درمیابد لوسی حافظه کوتاه مدتش را از دست داده و فردای آن روز دیگر هنری را به یاد نمی آورد…

یک دختر نوجوان جذاب و مشهور، که تنفر خیلی ها را متوجه خود کرده، روزی خود را در بدن یک مرد می بیند، و اکنون به هر دری می زند تا بتواند دوباره به بدن اصلی خودش بازگردد.

تیم خانگی؛ فیلمی ورزشی کمدی به کارگردانی چارلز و دنیل کینین و تهیه کنندگی آدام سندلر و بازیگری کوین جیمز است. شان پیتن؛ سرمربی تیم فوتبال نیو اورلینز سینتز است. بعد از قهرمانی در مسابقات سوپر بول سال 2010؛ به مدت یکسال از حضور در لیگ ملی فوتبال یا NFL محروم می‌شود. به همین دلیل به شهر زادگاهش باز می‌گردد تا سرمربیگری یک تیم محلی را بر عهده بگیرد…

مردی بدشانس کارش تمیز کردن آکواریوم می باشد. روزی او برای نگهداری از ماهی گران قیمت یک رقاص مرد به خانه ی او می رود و طی ماجراهایی با این رقاص اشتباه گرفته می شود...

یک سرباز نیروهای ویژه ارتش مرگش را جعل می‌کند تا بتواند زندگی جدیدی را در نیویورک آغاز کند اما...

مردی بی عرضه که در آرزوی پلیس شدن است، بعد از یک تصادف بشدت مجروح می شود و دکترها تصمیم میگیرند برای بازسازی بدن او،‌ از اعضای بدن حیوانات استفاده کنند. مدتی بعد از پیوند زدن این اعضا، او در میابد که رفتارهایش مشابه حیوانات اهدا کننده شده…

در حالی که کسی “هیوبی” را جدی نمیگیرد ولی او هر سال خالصانه سعی در مراقبت از مردم شهر “سِیلم” در شب هالووین دارد، اما امسال شرایط جور دیگری رقم میخورد و او تنها امید شهر است…